برای دیدن بقیه به ادامه مطلب مراجعه کنید .

شقایق دهقان و همسرش محراب قاسم خانی

تزئین ماشین عروس با کارت شارژ + عکس

در مسیر اصفهان نجف آباد ماشین عروس عجیبی دیدم که با خواهش از آقا داماد خواستم عکس بگیرم و ایشان هم قبول کرد. به گفته آقا داماد (آرش پژمان مقدم) این تعداد کارت شارژ را که با آن ماشین عروس را مزین کرده بود حدود چهارهزار و پانصد عدد میباشد که طی دوسال جمع آوری کرده و به امید چنین روزی که با این ماشین عروس همسر آینده اش را به زادگاهش ببرد همت گماشته و بالاخره به آرزویش رسید.

نازهای همسر ها به شوهرشان!

این دستورات مختص به زوج خاصی نیست ؛ اینها ده چیزی است که تعداد بسیار زیادی از همسران از شوهرانشان می‌خواهند.

جدید ترین مدل تاج عروس ۲۰۱۳

مدیر عامل یک شرکت خصوصی که به بهانه استخدام زن منشی، وی را ربوده و پس از آزار و اذیت او را در یک باغ متروکه‌ در حومه شهریار رها کرده بود، دستگیر شد.

روزهای پایانی آبان امسال زنی جوان با حضور در پلیس آگاهی شهریار در غرب استان تهران علیه مردی جوان به اتهام آدم‌ربایی و آزار و اذیت شکایت کرد.

تجاوز به منشی

شاکی به پلیس گفت: در جستجوی کار بودم و با دیدن آگهی استخدام منشی که روی دیوار خیابان نصب شده بود، با آن شرکت تماس گرفتم.

وی اضافه کرد: در پی این تماس، مردی که خود را مدیرعامل یک شرکت صنعتی معرفی می‌کرد، از من خواست حضوری به دفتر کارش بروم.

در پی این ملاقات و گفت‌وگو با مدیر عامل شرکت، او وقتی متوجه شد به دلیل مشکلات مالی خانواده‌ام به این کار نیاز دارم، خواست روز بعد مدارکم را به وی تحویل دهم تا مقدمات استخدام مرا فراهم کند.

مطالب بیشتر در ادامه ی مطلب

دام سیاه مدیر عامل

شاکی یادآور شد: چند روز بعد مرد مدیر عامل با من تماس گرفت و خواست روز بعد به دفترش بروم و کار خود را شروع کنم. وقتی به محل شرکت رفتم، چند ساعت بعد مدیرعامل شرکت از من خواست به خانه‌ام بازگردم و از روز بعد کارم را شروع کنم.

زن جوان با اشاره به ماجرای تلخی که برایش رقم خورده بود، گفت: روز حادثه در خیابان منتظر تاکسی بودم که خودروی مدیر عامل شرکت مقابلم توقف کرد و با اصرار وی سوار خودرو شدم. او در میانه راه به بهانه این‌که خیابان شلوغ است و باید از خیابان دیگری مرا به مقصد برساند، تغییر مسیر داد و به یکباره از شهر خارج شد.

شاکی اضافه کرد: با التماس از او خواستم خودرو را متوقف کند تا پیاده شوم که توجهی به حرف‌هایم نکرد و بر سرعتش افزود و ادامه مسیر داد. پس از طی مسافتی، خودرو مقابل یک باغ متروکه در حومه شهر متوقف شد.

شاکی یادآور شد: در همین موقع قصد فرار داشتم که مرد هوسران به سمتم حمله‌ور شد و پس از آن که کتکم زد، کشان‌کشان مرا به داخل باغ برد و مورد آزار و اذیت قرار داد و سپس با رها کردن من در همان باغ، با خودرویش از محل دور شد. بسختی خود را به جاده رساندم و به کمک یک راننده عبوری به یک مرکز درمانی رفتم.

تهدید به قتل از سوی متهم فراری

شاکی گفت: روز بعد مرد هوسران در تماس با من تهدید کرد اگر موضوع را به پلیس اطلاع دهم، مرا خواهد کشت، من نیز از ترس سکوت کردم. چند روز بعد موضوع را با خانواده‌ام در میان گذاشتم و آنها به جستجوی مرد آزارگر پرداختند تا از وی انتقام بگیرند، او محل کارش را به مکان نامعلومی انتقال داده بود. بنابر این تصمیم گرفتم با حضور در مرکز پلیس، از وی شکایت کنم.

در پی این شکایت، با اطلاعات به‌دست آمده از شاکی، چهره‌نگاری رایانه‌ای از متهم فراری آغاز شد و جستجوی پلیس برای یافتن وی ادامه پیدا کرد تا سرانجام چند روز پیش مرد آزارگر در یک مرکز تجاری در یکی از محله‌های جنوبی شهریار شناسایی و دستگیر شد.

اعتراف متهم

متهم با انتقال به پلیس آگاهی و مواجهه حضوری با شاکی، اعتراف کرد زن شاکی را ربوده و با انتقال وی به خارج از شهر، او را در دام شیطانی خود گرفتار و او را به مرگ تهدید کرده است.

متهم به پلیس گفته بود، در پی ملاقات با زن شاکی که قصد داشته به عنوان منشی در دفترش کار کند، وسوسه شده و این حادثه تلخ را برایش رقم زده است.

بنابر این گزارش، متهم با قرار قانونی روانه زندان شد. تحقیقات تکمیلی برای مشخص شدن دیگر جرایم متهم ادامه دارد.

۲۴ ساعت از زندگی یک دختر ایرانی

۶ صبح: در اثر شکست عشقی که در خواب از طرف شاهزاده می خوره از خواب می پره .

۷صبح: شروع می کنه به آماده شدن . آخه ساعت ۱۲ ظهر کلاس داره!!!!!!!!

۸ صبح: پس از خوردن صبحانه مفصل (علی رغم ۱۸ کیلو اضافه وزن) شروع می کنه به جمع آوری وسایل مورد نیاز: جوراب و مانتو و کیف و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و…

۹صبح: آغاز عملیات حساس زیر سازی بر روی صورت (جهت آرایش)

۱۰ صبح: عملیات زیرسازی و صافکاری و نقاشی همچنان با جدیت ادامه دارد .

۱۱ صبح: عملیات آرایش و نقاشی و لنز کاری و فیشیل و فوشول با موفقیت به پایان می رسد و پس از اینکه دختر خودش رو به مدت نیم ساعت از زوایای مختلف در آیینه بررسی کرد و مامان جون ۱۹ تا عکس از زوایای مختلف ازش گرفت، به امید خدا به سمت دانشگاه میره .

۱۲ ظهر: کلاس شروع شده و دختره وارد کلاس میشه تا یه جای خوب برا خودش بگیره . ( جای خوب تعابیر مختلفی داره . مثلا صندلی بغل دستی پولدارترین پسر دانشگاه – صندلی فیس تو فیس با استاد: در صورتی که استاد کم سن و سال و مجرد باشد و … )

۱ ظهر: وسط کلاس موبایل دختر می زنگه و دختر با عجله از کلاس خارج میشه تا جواب منیژه جون رو بده. و منیژه جون بعد از ۱/۵ ساعت که قضیه خاستگاری دیشبش رو + قضیه شکست عشقی دوست مشترکشون رو براش تعریف کرد گوشی رو قطع می کنه. اما دیگه کلاس تموم شده .

۲ ظهر: کلاس تموم شده و دختر مجبوره از یکی از پسرای کلاس جزوه بگیره. توجه داشته باشین دختر نباید از دخترا جزوه بگیره. آخه جزوه دخترا کامل نیست!!!!!!!!!!!

۳ ظهر: دختر همچنان در جستجوی کیس مناسب جهت دریافت جزوه!!!!!

۴عصر: دختر نا امید در حرکت به سمت خانه.

۵ عصر: یکدفعه ماشین همون پسر پولداره که جزوه هاشم خیلی کامله جلوی پای دختره ترمز می کنه و ازش می خواد که برسونتش.

۶ عصر: دختر به همراه شاهزاده رویاهاش در کافی شاپ گل زنبق!!! میز دوم. به صرف سیرابی گلاسه.

۷ عصر: دختر دیگه باید بره خونه و پسر تا دم خونه می رسونتش.

۸ غروب: دختر در حال پیاده شدناونو از ماشین اون پسره: راستی ببخشید جزوه تون کامله؟؟؟ امروز انقدر از عشق سخن گفتی مجالی برای تبادل جزوه نموند. و جزوه رو از پسر می گیره.

۹ شب: دختر در حال چیدن میز شام در خانه سه تا ظرف چینی گل سرخی جهیزیه مامانش رو میشکونه (از عواقب عاشقی)

۱۰شب: دختر در حال تفکر به اینکه ماه عسل با اون پسره کجا برن ؟؟!!؟!؟!؟!؟!

۲شب: دختر داره خواب میبینه رفته ماه عسل.

۵ صبح: دختره بیدار میشه و میبینه اون پسره پیام

داده که: برای نامزدم کلی از تو تعریف کردم. خیلی

دوست داره امروز با من بیاد دانشگاه ببینتت!!

و امروز دختر باید کمی زودتر به دانشگاه برود. شاید جای

مناسب تری در کلاس نصیبش شد!!!!!!!!!!!!!

این مطلب فقط جنبه شوخی و خنده داره پس لطفا جو گیر نشید ….

چادر سرتون کنین رو بگیرین برین تو خیابون به خانومای بد حجاب تذکر بدین. سکته می کنن

یه آگهی استخدام از طرف یه شرکت معتبر با مدت تماس یک هفته تو روزنامه بدین شمارشم بذارین.

قیه در ادامه مطلب