تبلیغات X
سفارش بک لینک
آموزش ارز دیجیتال
ابزار تادیومی
خرید بک لینک قوی
صرافی ارز دیجیتال
خرید تتر
خدمات سئو سایت
چاپ ساک دستی پارچه ای
چاپخانه قزوین
طراحی سایت در قزوین
چاپ ماهان
چاشنی باکس
کرگیری
کرگیر
هلدینگ احمدخانی قم
https://avalpack.com
طراحی سایت و سئو سایت پزشکی و کلینیک
همکاری در فروش
لوله‌ پلی‌ اتیلن
خرید فارماتون کودکان
نوروفیدبک در مشهد
techtip




به آدرس جدید ما سر بزنید : ytest.ir - آن مرد آمد... s

  • Archive
  • Contact
توضيحات :
چند روز، چند ماه یا چند سال باید بگذرد تا فراموش کنم مردی آمد بی آنکه عاشقانه ای بگوید و بگویم...بی آنکه دستان گرمش را حس کنم...بی آنکه حتی دوستش باشم...آن مرد
منوي اصلي
درباره ما

در کدام گروه سنی قرار دارید ؟ (برای بهبود مطالب وبلاگ)









جنسیت شما چیست ؟ ( برای تطبیق مطالب وبلاگ با شما )

میزان رضایت شما ( از 20) چه قدر است ؟









آخرين مطالب
محبوب ترین ها

آمار وبلاگ
بازدید امروز : 6372
بازدید دیروز : 180
بازدید کل : 457610
تعداد مطالب : 673
تعداد نظرات : 29
کاربران عضو شده : 6
1 2 3 4 5
نويسنده : عرفان | دسته بندي : تنهایی, | نسخه قابل چاپ

تاريخ ارسال مطلب : 29 مرداد 1391 - 08:06

چند روز، چند ماه یا چند سال باید بگذرد تا فراموش کنم مردی آمد بی آنکه عاشقانه ای بگوید و بگویم...بی آنکه دستان گرمش را حس کنم...بی آنکه حتی دوستش باشم...آن مرد تمام وجودم را شیفته خودش کرد...

من از او دورم در حالی که تمام وجودم اوست...این همه قرابت و این همه دوری ، تضادی است که سخت آزارم میدهد...

آن مرد هیچ گاه نمیتوانست به من تعلق داشته باشد...چه دیر فهمیدم...افسوس که همیشه بهترین ها از آن من نخواهد شد...نمیدانم تو همسر کدامین دختر خوشبخت این دیار خواهی شد؟!سخت غبطه خواهم خورد به کسی که تمام آرزوهای مرا ،در آغوش میگیرد...اما باور کن برایت آرزوی خوشبختی دارم!

کاش در کودکی هایم هرگز یاد نگرفته بودم آن مرد آمد...ندیده بودم و نشنیده بودم از آمدن مردی که می آید ، بی آنکه بخواهم و میرود بی آنکه بدرودی گفته باشد...تنها آمدنش را یاد گرفته ام...بی آنکه بدانم در رفتنش چه کنم؟؟؟؟!!!!


برچسب‌ها :